سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 87/9/2 | 5:7 عصر | کاتب: سادات موسوی
بعضی ها باهوشند...واقعا باهوشند. در نوشتن نابغه اند در مخ زدن نابغه اند. متاهلند ولی میشینند تو نت و وبلاگها و...مثل یه شکارچی منتظر ؛تا دختر شکار کنند منتها چون میدانند که " به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را" نمیان عکس فاشن و مو سیخ سیخی و هیکل کات و فیت بذارن واسه مخ زنی ؛ در عوض کامنت واسه بلاگش میذارن بعد حرفهای فلسفی پیش میکشند و از تهی بودن آرزوهای نسل جدید میبافند .و همه مردها  را تهی از فکر و الکی خوش معرفی میکنند و با این ژست یاس فلسفی می ان و همگام میشن با روحیات لطمه خورده دختر بدبختی که مثلا فلان شعر را تو بلاگش گذاشته و از دوری معشوق ناله ای زده بعد از هماهنگی هم نوبت همراهیه دیگه -
اگر راست گفته باشه- دختر احساس میکنه یه آدم متفاوت اومده تو زندگیش که حاصل دعا ها و تحمل دردهاییست که تو رابطه مزخرف قبلیش داشته ، بعد شماره ردوبدل میشه و تلفن بازی .پسر همچنان ژست " بی اعتنایی" به ظاهر دختر را حفظ کرده تا دختر را کند تحت تاثیر قرار دهد که من مثل بقیه دنبال بدنت نیستم ولی متاسفانه همه داشته ای این شکارچی چند نانوگرم تستسترونه و ذخیره لغوی خوب واسه مخ جمع کردن
این شکارچی ها گام بعدیشون ژست " مرد تنها" ست ،و اینطوری دخترهای سیندرلا را به راحتی تو تله می اندازند چون سیندرلا ها دخترهایی هستند که فکر میکنند نقش نجات دهنده را در زندگی باید بازی کنند و آدمهای زخم خورده را نجات دهند و غافلند که ببر خودش را به زخمی بودن زده تا تو بیایی سمتش و شکارت کند. وقتی دختر داره باهاشون حرف میزنه شکارچی آه میکشد و سکوتهای معنا دار میکنه که مثلا عمق نداشته اش را نشون بده به دختر.کلی حرفهای خوب از نیچه و کافکا و پاش بیفته از ائمه معصومین هم ردیف بلدند تا مخ بزنند. خیلی هاشون نیز در یاس فلسفی نمایشی شون ، ژست عجیب ضد دین و مذهب میگیرند تا نشون بدهند ادیان ، بندهایی هستند تا انسان فردیتش را پیدا نکند و گوهر درونش را خرج کشیشها کند !
حالا دختر میماند و مردی با دردهای عظیم ، لطمه خورده از زنان بد دیگر و اینجاست که پروسه شکار تمام میشود :مرد شروع میکند به بی اعتنایی و دختر هی دنبالش می افتد و هنوز نمیداند که دهها دختر بیچاره دیگه دنبال شکارچی خود دارند میدوند
تو بازی مرد متاهلهای خائن چیزهای دیگه ای هم هست " زن من بهم بی توجه...زن من سنتیه...به خاطر خانواده ام ازدواج کردم که سنتی و مذهبی اند ، من فهمیده نمیشم تو منو میفهمی...من دنبل یک هم صحبتم و دنبال حیوانیت نیستم... "
بازی کثیفیست نه؟
رفته بودم بلاگ یکی از این شکارچی ها را میخوندم و لذت میبردم از زیبایی و ترکیب بندی و اشارات زیبای ادبی و فلسفیش ، چون بنا بود گوسفند نباشم حین خوندن اون عبارات و در این اندیشه بودم که چند تا ب ب ئی دارن به این گرگ پا میدن؟؟؟ یه جمله ای یادم افتاد که در بلاگ  خونده بودم :
"گاهی اوقات آدم ها همانطوری که استفراغ می کنند اعتراف می کنند، می خواهند صرفاً یک چیزی را بالابیاورند تا دوباره بتوانند جایش را با همان چیز پر کنند ."(دکتر شیری).




  • فال حافظ
  • تکاب بلاگ
  • آنکولوژی
  • تربیت بدنی