سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 86/6/25 | 10:0 صبح | کاتب: تنهای مجنون

                                            به نام تنها خدای تنهایان

سلام دوستان

سخته یکی عاشقونه دوست داشته باشه ولی بازم تنها باشی ، سخته مجنون باشی اما هیچ وقت دستت به لیلی نرسه ، سخته تو یه کویر غربت تک و تنها بمونی و رنگ بارون رو نبینی ، سخته تا زنده ای چشمات حیرون بشن و دنبال  یارت بگردن ، سخته عاشق باشی ولی رسیدن  برات فقط یه سراب باشه و فراق تقدیر همیشگیت ، وای خدا ! من چه به روز دلم آوردم ، من یه دختر جوانم که یه روزی چنین عشقی رو حتی قبول هم نداشت اما تو یه محیط چت اونجایی که فکرشم نمی کردم عاشق شدم ، سوختم ، گُر گرفتم و خاکستر شدم ، نه ،  فکر نکن من خطایی کردم ، تنها خطای من غافل شدن از دلم بود ، یادم رفته بود که منم آدمم ، منم دل دارم ، خیلی به خودم مطمئن بودم ، می گفتم این عشقا کشکه اما حالا میگم نیست . خام بدُم ، پخته شدم ، سوختم ، عاشقی آموختم  ، دوستان اگر خدا یاری کنه می خوام بیشتر از تجربه ی تلخم براتون بگم تا انشاالله شما تو برهوت تنهایی که من توش گرفتار شدم گرفتار نشید . به هیچ وجه قصد نصیحت یا منع کردن شما از چت ندارم ، رطب خورده کی منع رطب کند ؟ فقط  می خوام آیندتون رو پیش چشماتون بذارم تا با چشم باز تصمیم بگیرید و بدونید پا تو چه راهی می ذارید . اینم بگم که من دارم از یه عشق پاک حرف می زنم نه از یه هوس زود گذر . اگر عمری باقی بود باز هم میگم تا بیشتر ذهنتون باز بشه .

میدونی از چی میخوام بگم؟





  • فال حافظ
  • تکاب بلاگ
  • آنکولوژی
  • تربیت بدنی